کد مطلب:27864 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:153

جلوه ولایت در آیات قرآن












چنان كه اشاره كردیم، این عنوان والا بر اساس روایات بسیار، در آیات الهی نیز برای علی علیه السلام رقم خورده است. از جمله این آیات، آیه:«إِنَّمَا وَلِیُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ و وَالَّذِینَء َامَنُواْ الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَوةَ وَیُؤْتُونَ الزَّكَوةَ وَهُمْ رَ كِعُونَ؛[1] ولیّ شما، تنها خداست و پیامبر او و كسانی كه ایمان آورده اند و نماز می خوانند و در حال ركوع، صدقه می دهند» است كه هیچ تردیدی در شأن نزول و انطباق قطعی آن بر علی علیه السلام نیست؛ چون او بود كه در ركوع نمازش، به مستمندی «انگشتر» داد.

بسیاری از مفسّران و محدّثان، این واقعه را گزارش كرده و با صراحت، مصداق آن را علی علیه السلام دانسته اند.[2] گو این كه برخی از مفسّران، چون تلألؤ حق را برنتابیدند، به توجیه ها و شبهه های شگفتی پناه جسته اند، تا مگر حق را وارونه سازند. از جمله گفته اند:واژه «كسانی» جمع است و نمی توان آن را بر علی كه یك نفر است، انطباق داد. امّا آنان فراموش كرده اند كه در ادبیات عرب، این گونه استعمال ها بسیار شایع است (كه برای تحلیل، یا انگیزه های دیگر، واژه جمع را به جای مفرد به كار می برند). قرآن را بنگرید كه فرموده است:

«یَأَیُّهَا الَّذِینَء َامَنُواْ لَا تَتَّخِذُواْ عَدُوِّی وَ عَدُوَّكُمْ أَوْلِیَآءَ تُلْقُونَ إِلَیْهِم بِالْمَوَدَّةِ وَ قَدْ كَفَرُواْ بِمَا جَآءَكُم مِّنَ الْحَقِّ یُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَ إِیَّاكُمْ أَن تُؤْمِنُواْ بِاللَّهِ رَبِّكُمْ إِن كُنتُمْ خَرَجْتُمْ جِهَدًا فِی سَبِیلِی وَ ابْتِغَآءَ مَرْضَاتِی تُسِرُّونَ إِلَیْهِم بِالْمَوَدَّةِ وَ أَنَا أَعْلَمُ بِمَآ أَخْفَیْتُمْ وَ مَآ أَعْلَنتُمْ وَ مَن یَفْعَلْهُ مِنكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَآءَ السَّبِیلِ؛[3] ای مؤمنان! اگر برای جهاد در راه من و طلب خشنودی من بیرون آمده اید، دشمن من و دشمن خودتان را دوست مگیرید كه به آنها مهربانی كنید، در حالی كه آنان به دین حقّی كه برای شما آمده است، كفر ورزیدند و پیامبر و شما را به خاطر ایمان شما به پروردگارتان آواره كردند. با آنان سَر و سِرّ دوستانه دارید و من به آنچه پنهان می دارید و آنچه آشكار می دارید، آگاه ترم و هر كس از شما چنین كند، بی گمان از راه راست، گم راه می گردد».

آیه، طبق نظر مفسّران، بدون هیچ تردید، درباره حاطب بن ابی بَلْتَعه است، پس از این كه نامه ای به سوی قریش فرستاد.[4].

و نیز فرموده است:

«فَتَرَی الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ یُسَرِعُونَ فِیهِمْ یَقُولُونَ نَخْشَی أَن تُصِیبَنَا دَآلِرَةٌ؛[5] آن گاه، بیماردلان را می بینی كه در كار آنان می كوشند و می گویند:بیم آن داریم كه بلایی بر سرمان بیاید»

كه مراد، عبد اللَّه بن اُبَی است و مفسّران، یكسر، همین شأن نزول را آورده اند.[6].

بدین ترتیب، روشن می شود كه این نكته گیریِ برخی از مفسّران، نه از سر تحقیق، بلكه به انگیزه تردیدافكنی در فضیلتی بزرگ است، كه از این موارد، كم نیست.

آیه، به روشنی، «ولایت» را در اللَّه و پیامبرصلی الله علیه وآله و علی علیه السلام منحصر كرده است. پُر واضح است كه اگر ولایت را به معنای «نصرت» و یا «محبّت» بگیریم، این انحصار، به هیچ روی، وجهی نخواهد داشت.[7].

در این مَدخل برآنیم كه تلاش های پیامبر خدا را برای تعیین امامت و روشن ساختن رهبری آینده امّت نشان دهیم. اشاره نمونه وار به آیات، برای آن است كه جایگاه وحی الهی در این تلاش، روشن گردد و معلوم شود كه پیامبرصلی الله علیه وآله با تفسیر، تأویل وتبیین این آیات، روشنگری در جهت تثبیت ولایت را به كمال رسانده است.









    1. مائده، آیه 55.
    2. ر. ك:ج 2، ص 187 (ولایت علی، ولایت خدا و پیامبر است).
    3. ممتحنه، آیه 1.
    4. تفسیر الطبری:14/جزء 58/28، التبیان:5769.
    5. مائده، آیه 52.
    6. تفسیر الطبری:4/جزء 278/6، الوسیط فی تفسیر القرآن المجید:197/2.
    7. تفسیر آیه را از جمله بنگرید در المیزان فی تفسیر القرآن:8/6 به بعد، الكشّاف:347/1، و نیز:ص 187 (ولایت علی، ولایت خدا و پیامبر است).